پنجشنبه 13 شهریور 99 13:31
وای خدا تو به یه دشت ارژن میگی مسافرت؟؟ ههه جای دهاتی هاس اونجا اولین دیدارتون رفتین اونجا؟؟ چه بی کلاس
ایراد گرفتناش شرو شد! اینو نگی چی بگی؟:دی
اولین مسافرت نبود که ، اولین بیرون شهری مسافت نزدیک. شنیدی که گفت کوچولو
همیشه دوست داشت موقع رانندگی بیرون شهر کنارم باشه و شیطنت. دیروقت حوالی 1 شب بودو هوا عالی ، هوس ماشین گردی گرفت، گفت بریم تا دشت ارژن ، چیکار به دهاتی بودن ارژنیا داریم؟
سه شب و سه روز باهم.قبلش کلی جاهای قشنگ رفتیم
مسله اعتماده سحر جان ، چه لذتبخشه وقتی یک خانم با ارامش کنار یک مرد میشینه دلش قرص قرص. بی انکه حرفی لازم باشه با یه لبخند میشینه و ته دلش خوب میدونه وقتی کنارشم در امنیت مطلق هست. از همه نظر.اونم 1 شب و بیرون شهر
در آرامش کامل.دیدی که لحن صداش چطور بود.
آزاده میگه بامن حاضره تا خود جهنمم بیاد
این شناخت،باورش بمن و اعتمادشه که قشنگه برام. و متقابلا بهترین اخلاقمو با اون خاهم داشت،
، ,شب ,بیرون ,اولین ,یک ,بی ,1 شب ,شب و ,دشت ارژن ,با یه ,یه لبخند
درباره این سایت